ملیت :  ایرانی   -  قرن : 14
ميرزا مهدي آشتياني در سال 1306 قمري به دنيا آمد. از همان اوان كودكي آثار هوش و استعداد در وي آشكار بود، طوري كه درسن پنج سالگي به تلاوت كامل قرآن مجيد موفق گرديد.ميرزا مهدي علوم ادبي مانند صرف، نحو، معاني، بياي، بديع و همچنين منطق و مقدمات فلسفه را نزد پدر دانشمند خود فرا گرفت و سپس به درس اساتيد تهران در علوم و معارف مختلف حاضر شد. گروه : علوم انساني رشته : تاريخ و فلسفه والدين و انساب : از پدر و مادري پرهيزگار در ذيقعده سال 1306 قمري ميرزا مهدي پا به عرصه وجود گذاشته شد. پدر و نياكان ميرزا مهدي همه از علماي بزرگ اسلام بوده‏اند. در رأس اين خاندان آيت‏اللّه العظمي حاج ميرزا حسن آشتياني (ره) معروف به ميرزاي آشتياني است. ميرزاي آشتياني به عنوان رئيس علماي تهران در جنبش شكوهمند تحريم تنباكو نقش فوق العاده‏اي را ايفا مي‏كرد. ايشان كه نماينده ميرزاي بزرگ شيرزاي نيز بود در انجام رساندن هدف قيام و رهبري مردم دخالت مستقيم داشت. آن بزرگوار در سال 1319 قمري درگذشت. از شاگردان مبرّز ميرزاي آشتياني، برادرزاده‏اش، مرحوم آيت‏اللّه حاج ميرزا جعفر آشتياني است كه افتخار دامادي استاد را نيز داشته است. او پدر فيلسوف عالي مقام ميرزا مهدي آشتياني مي‏باشد. تحصيلات رسمي و حرفه اي : از همان اوان كودكي آثار هوش و استعداد در وي آشكار بود، طوري كه درسن پنج سالگي به تلاوت كامل قرآن مجيد موفق گرديد.ميرزا مهدي علوم ادبي مانند صرف، نحو، معاني، بياي، بديع و همچنين منطق و مقدمات فلسفه را نزد پدر دانشمند خود فرا گرفت و سپس به درس اساتيد تهران در علوم و معارف مختلف حاضر شد.آشتياني براي آموختن فقه و اصول، نزد بزرگاني همچون آقا شيخ مسيح طالقاني، آخوند ملا عبدالرسول مازندراني، آقا سيد عبدالكريم لاهيجي و شهيد حاج شيخ فضل اللّه نوري زانو زد و نيز رياضي را نزد آقا شيخ عبدالحسين سيبويه، ميرز اغفار خان نجم الدوله، ميرزا جهانبخش منجم بروجردي و آقا شيخ محمد حسين رياضي فرا گرفت. ايشان همچنين طب قديم را از محضر ميرزا محمد حسين حكيم و آقا ميرزا ابوالقاسم نائيني و طب جديد را از ميرزا علي اكبر خان ناظم الاطبا و ميرزا ابوالحسن خان رئيس الاطبا آموخت.ميرزا مهدي با جديت تمام همه علوم و معارف فوق را نزد دانشمندان و بزرگان عصر آموخت و از بسياري اساتيد خود به اخذ اجازه و گواهي‏نامه علمي نائل شد.ايشان اگرچه در فقه و اصول و رياضي و طب صاحب‏نظر و داراي مقامي ارجمند بود، ولي آنچه بيشتر براي او جاذبه داشت گام نهادن در وادي علوم عقلي و فلسفي بود.ميرزا مهدي آشتياني طي سال‏ها تلاش مستمر و كوشش مداوم در حوزه سالخورده نجف و در جوار آستان قدس علوي، مضجع حضرت اميرالمؤمنين (ع) موفق به اخذ اجازه اجتهاد از همه اساتيد خود شد. استادان و مربيان : ميرزا مهدي آشتياني براي آموختن فقه و اصول، نزد بزرگاني همچون آقا شيخ مسيح طالقاني، آخوند ملا عبدالرسول مازندراني، آقا سيد عبدالكريم لاهيجي و شهيد حاج شيخ فضل اللّه نوري زانو زد و نيز رياضي را نزد آقا شيخ عبدالحسين سيبويه، ميرز اغفار خان نجم الدوله، ميرزا جهانبخش منجم بروجردي و آقا شيخ محمد حسين رياضي فرا گرفت. ايشان همچنين طب قديم را از محضر ميرزا محمد حسين حكيم و آقا ميرزا ابوالقاسم نائيني و طب جديد را از ميرزا علي اكبر خان ناظم الاطبا و ميرزا ابوالحسن خان رئيس الاطبا آموخت. از اساتيد وي در مباحث فلسفه مي توان به موارد زير اشاره كرد: سيدالحكمائ آقا ميرزا ابوالحسن جلوه مرحوم آقا ميرزا حسن كرمانشاهي آقا مير شهاب نيريزي ميرزا هاشم اشكوري نام برد. از اساتيد وي در نجف اشرف عبارتند از: آيت الله آخوند خراساني آيت الله سيد محمد كاظم يزدي آيت الله سيد محمد فيروز آبادي آيت الله ميرزا حسن نائيني آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني همسر و فرزندان : همچنين از يادگارهاي ميرزا مهدي آشتياني فرزند دانشمندش، مهندس جلال الدين آشتياني مي‏باشد كه از اساتيد و نويسندگان تواناي كشورمان به شمار مي‏رود. فرزند ديگر ايشان، آقاي ميرزا جعفر آشتياني است. وقايع ميانسالي : در ماه ذيحجه سال 1368 ه . ق در منزل مرحوم آيت‏اللّه حجت (ره) بودم و مرحوم ميرزا مهدي آشتياني در آنجا وارد بودند.مرحوم آيت‏اللّه العظمي بروجردي و آيت‏اللّه سيد محمد تقي خوانساري براي ديدن ايشان آمدند و بعد از تعارفات و تشريفات، آيت‏اللّه حجت به آيت‏اللّه بروجردي گفتند كه آقاي ميرزا مهدي آشتياني مكاشفه عجيبي دارند و مناسب است خودشان نقل كنند. مرحوم آشتياني فرمودند:من مبتلا به يرقان هستم و براي همين مسافرت به خارج هم نموده‏ام ولي علاج نشده است. در سال 1365 ق كه توده‏اي‏ها - نهايت تسلط را در شمال و غرب ايران داشتند - به مشهد مشرف مي‏شدم. در اتوبوس حالم منقلب شد به طوري كه مسافرين و راننده خيال كردند من سكته كرده‏ام. ماشين را متوقف كردند و مرا بيرون آوردند و در آن حال ديدم كه در عرفات هستم و انوار بسياري از آسمان به زمين مي‏آيد و ديدم كه مردم به يك طرف متوجه هستند. پرسيدم چه خبر است؟ گفتند: حضرت رسول (ص) تشريف آورده‏اند. من به آن طرف رفتم و ديدم چهارده خيمه در كنار يكديگر نصب است. خيمه بزرگي بود كه متعلق به حضرت رسول (ص) بود من در آن خيمه مشرف شدم و حضرت را زيارت كردم. خواستم از كسالت خود و حوائج ديگرم بگويم. گفتند: چون زائر فرزندم رضا (ع) هستي برو به خيمه‏ايكه متعلق به اوست. پس من به خيمه آن حضرت شرفياب شدم و سه حاجت خود را اظهار كردم. اول راجع به كسالتم، فرمودند مقدر شده كه اين كسالت با تو باشد تا از دنيا بروي، دوم راجع به فتنه توده‏اي‏ها، فرمودند به همين زودي شر آنها مرتفع خواهد شد و تا شما با قبور و مجالس سوگواري ما ارتباط داريد در امان هستيد و سوم راجع به حاجت شخصي بودكه فرمودند: اين حاجت هم رواست.» زمان و علت فوت : سرانجام بعد از سال‏ها تحقيق و تدريس و عمري سراسر پارسائي مرغ روح ميرزا مهدي آشتياني، عارف فرزانه و فيلسوف و حكيم عالي‏قدر، پس از يك بيماري طولاني در حوالي ساعت ده صبح روز پنجشنبه، سوم ارديبهشت 1332 ش، برابر با نهم شعبان 1372 ق در تهران و در حالي كه مشغول افاضه مطالبي در مسئله «شق القمر» بود و گاه گاه بلند مي‏فرمود: يا رحمن و يا رحيم يا ارحم الراحمين»، به عالم قدس پركشيد و خطه خاك را از انوار آن وجود تابناك محروم ساخت.يكر مطهر آن مرحوم به قم منتقل شد و پس از تشييع با شكوهي، در جوار كريمه اهل‏بيت (ع) ، حضرت فاطمه معصومه (س) ، نزديك مرقد مرحوم آيت‏اللّه حاج شيخ عبدالكريم حائري (ره) در مسجد بالاسر مبارك به خاك سپرده شد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ميرزا مهدي آشتياني حدود 30 سال در مدرسه سپهسالار و مدرسه ميرزا محمدخان قزويني تدريس داشت. معمولاً روزي سه ساعت و گاهي چهار ساعت تدريس مي‏كردند. علامه سيد جلال الدين آشتياني نوشته‏اند:دوازده دوره الهيات شفا و چهار دوره طبيعيات اين كتاب عظيم را تدريس نموده‏اند. تمهيد القواعد را پنج بار و شرح فصوص را تا قبل از سال 1316ش در طول هجده سال، شش دوره و مجلدات اسفار را در دوره‏هاي متوالي درس داده‏اند.»تسلط ايشان به مباني حكمت و عرفان و تبحر در آثار ملاصدرا باعث مي‏شد تا محفل درس او مورد توجه اهل فضل قرار گيرد.علامه سيد جلال‏الدين آشتياني باز نوشته‏اند:«مرحوم استاد آقا ميرزا مهدي سه سال ايام عيد را به مقصد زيارت حضرت معصومه (س) در قم به اين شهر مسافرت كردند ؛ و در سفر اخير مغفور له، حضرت امام خميني درس اسفار خود را تعطيل كردند و فرمودند، آقاي آشتياني در رتبه اساتيد من هستند...» فعاليتهاي آموزشي : ميرزا مهدي آشتياني طي سال‏ها تلاش مستمر و كوشش مداوم در حوزه سالخورده نجف و در جوار آستان قدس علوي، مضجع حضرت اميرالمؤمنين (ع) موفق به اخذ اجازه اجتهاد از همه اساتيد خود شد. ايشان مدتي را نيز در نجف اشرف به تدريس معقول اشتغال يافت و آن گاه به ايران بازگشت. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : ميرزا مهدي آشتياني در اوائل شباب تدريس منظومه مي‏كرد. شاگردان : اگر چه ميرزا مهدي آشتياني به علت مسافرت‏هاي زياد و كسالت طولاني به صورت پيوسته و شايان نمي‏توانست به افاده بپردازد، ولي حوزه درس و محفل بحث او تا اواخر عمر شريفش ادامه داشت و جويندگان معارف ناب از زلال درياي علومش استفاده‏ها بردند. نام برخي از شاگردان زبده وي چنين است:1 - آيت‏اللّه سيد علي سيستاني.2 - آيت‏اللّه ميرزا ابوالحسن شعراني.3 - آيت‏اللّه علامه سيد جلال الدّين آشتياني.4 - آيت‏اللّه دكتر مهدي حائري يزدي.5 - آيت‏اللّه علامه محمد تقي جعفري.6 - آيت‏اللّه آخوند ملا علي همداني.7 - آيت‏اللّه شيخ ابوطالب تجليل تبريزي.8 - آيت‏اللّه شهيد مرتضي مطهري.9 - پرفسور عبدالجواد فلاطوري.10 - استاد بديع الزمان فروزان‏فر.11 - دكتر محمد تقي دانش‏پژوه.12 - دكتر مهدي محقق.13 - دكتر ابراهيم آيتي.14 - دكتر محمد صادقي.15 - دكتر محمد جعفر لنگرودي.16 - دكتر موسي جوان.17 - دكتر سيد صادق گوهرين.18 - حكيم حاج شيخ علي محمد جولستاني.19 - حكيم شيخ محمدرضا رباني تربتي.20 - شيخ عبدالكريم روشنا تهراني.21 - آقا شيخ جعفر خندق آبادي.22 - آقا ميرزا محمد علي اديب تهراني.23 - آقا شيخ علي محقق كاشمري.24 - آقا سيد مهدي لاجوردي كاشاني.25 - آقا سيد هوشنگ ميرمطهري.26 - آقا سيد محمد تقي نقوي.27 - آقا سيد محمد حسين آل طيب شوشتري و بسياري ديگر آرا و گرايشهاي خاص : يكي از ويژگي‏هاي برجسته ميرزا مهدي آشتياني اين بودكه در يك محدوده جغرافيايي نمي‏ماند و مسافرت‏هاي متعددي را به مراكز علم و دانش جهان داشت. او طي سفري به بخارا مدت يك سال در آنجا اقامت گزيد و به تدريس حكمت و فلسفه اسلامي مبادرت ورزيد.بعد از آن به مصر، اسكندريه، برلين، پاريس، رم، هند، بلژيك و ديگر نقاط اروپا مسافرت كرد و با فلاسفه و انديشمندان آن ديار مباحثاتي را انجام داد.ملاقات‏هاي ايشان كه در واقع نماينده فلسفه و عرفان اسلامي بود - در آشنايي فلاسفه غرب با مباني بلند و ژرف فلسفه اسلام و ايران تأثير مطلوبي داشت. ________________________________________ آثار : 1 اساس التوحيد ويژگي اثر : اساس التوحيد، ط تهران، دانشگاه تهران. اين كتاب كه قبلاً با مقدمه آقاي منوچهر صدوقي سُها چاپ شده بود اخيراً با مقدمه و تصحيح آيت‏اللّه سيد جلال الدين آشتياني مجدداً به چاپ رسيده است. 2 ترجمه اسفار اربعه 3 ترجمه‏اي بر اشارات بوعلي‏ 4 تعليقه بر اسفار اربعه 5 تعليقه بر اشارات بوعلي‏ 6 تعليقه بر شفاء بوعلي‏ 7 تعليقه بر فصوص ابن عربي‏ 8 تعليقه بر فصوص فارابي‏ 9 تعليقه بر مصباح الانس 10 تعليقه بر منطق منظومه سبزواري‏ 11 حاشيه بر فرائد الاصول‏ 12 ‏حاشيه بر فرائد الاصول‏تعليقه بر حكمت منظومه سبزواري 13 حاشيه بر كفاية الاصول 14 حاشيه بر مكاسب شيخ انصاري (ره) 15 رساله در اثبات معراج جسماني‏ 16 رساله‏اي در اثبات معاد جسماني‏ 17 رساله‏اي در جبر و تفويض 18 رساله‏اي در حقيقت كتاب و ميزان به مذاق عرفا، ط تهران، 1352 19 رساله‏اي در شق القمر 20 رساله‏اي در علم اجمالي و طلب و اراده 21 شرح بر مشكلات حافظ 22 شرح حديث عمران صابي‏